هنر و رسانه در اسارت خواسته هاي نامشروع اسلام ستيزان غربي
هنر و رسانه در اسارت خواسته هاي نامشروع اسلام ستيزان غربي
نويسنده:جواد صبوحي
. عجز از رويارويي هاي ايدئولوژيك و ضعف در پاسخگويي به نيازمنديهاي زمان، حاميان دولتي مكاتب انسان ساخته غربي را برآن داشته است تا با در اختيار گرفتن رسانه هاي گروهي، جنگ رواني جديدي را به راه بيندازند كه سرانجام آن به شكل گيري افكار عمومي عليه باورها و آموزه هاي اسلامي از يك سو و تصميم گيريهاي سياسي عليه مسلمانان از سوي دولتهاي غربي از سوي ديگر، بينجامد.
در آخرين نمونه مواجهه غرب با اسلام، هنر و رسانه در اسارت خواسته هاي نامشروع و كاملاً سياسي شده اي در آمده است تا از آنها براي ضربه به اسلام و جلوگيري از گسترش آن، استفاده شود. در ترسيم كاريكاتورهاي موهن از پيامبر اكرم (ص) و سپس چاپ آنها در روزنامه هاي دانمارك، از ابرغولهاي رسانه اي براي بمباران افكار عمومي و هدايت آنها به سمت نفرت از اسلام، استفاده گرديد. با انتشار اين تصاوير از سوي رسانه هاي خاص، سعي بر آن بود تا احساسات مسلمانان به شدت جريحه دار شده و زمينه بروز رفتارهاي خشن در برابر عاملان فرعي، از سوي آنان، كاملاً فراهم شود و در نتيجه، به صورت طبيعي، غرب مسيحي در برابر
مسلمانان متحد شده و زمينه عملي شدن انگيزه هاي اصلي توهين به ساحت پيامبر اكرم(ص) كه در مفاهيم نماد كاريكاتورها خود را مي نماياند، فراهم گردد.
«اسماعيل شفيعي سروستاني» محقق و پژوهشگر كشورمان، در بررسي دلايل اين رويكرد از سوي غرب و رسانه هاي غربي، مي گويد: طي سه دهه اخير خيزش بزرگ و نهضتي در جهان اتفاق افتاده است كه به طور مشخص نشان دهنده بازگشت به سوي معنا و معنويت در غرب است .در اين بازگشت مورد گفتگو، طبق گزارشها، آمارها و ارقام سازمانهاي غربي، گرايش به اسلام روند رو به رشدي را نشان مي دهد. چنانكه براساس آنچه اشاره شده است، در اتريش كه تا سال 1975 تنها 21هزار و پانصد مسلمان در آن زندگي مي كردند، امروز بيش از 425 هزار نفرمسلمان به فعاليتهاي ديني و امور مذهبي خود مشغولند. در دانمارك نيزكه با كاريكاتورهاي موهن اش مورد انتقاد جهان اسلام قرار گرفت، در سال گذشته مسيحي و در سال نو «قرآن»، رقم اول تعداد هدايا را به خود اختصاص داده است. در سال گذشته، يك كشيش آلماني با بنزين خودسوزي كرد تا به صاحبان كليسا هشدار دهد كه اسلام تمامي اروپا را تصاحب مي كند. برآورد سازمانهاي نظر سنجي اروپايي مي گويد تا 20 سال آينده جمعيت حداكثري اروپا را مسلمانان تشكيل خواهند داد. همين مسأله كافي است تا عوامل استكباري و صهيونيستي از اين رشد فزاينده احساس خطر كرده و بخواهند پيامبر اكرم (ص) را مورد اهانت قرار دهند.
سردبير نشريه موعود اضافه مي كند:«غرب متوجه شده است كه اين خيزش بزرگ به احياي جرياني مذهبي مي انجامد كه زايش سازمانهاي اجتماعي بر اساس دين را در پي دارد.
طي دو دهه اخير، غرب با ابزار مختلف كوشيده است تا در برابر ظهور جريان اسلام خواهي بايستد و يكي از اين ابزار كاريكاتورها و فيلمهايي است كه در اروپا و آمريكا تهيه و پخش شده است.آنها مي كوشند تا از طريق ترويج خرافه و جادو، جلوه دادن دين و مذهب توسط كمپاني هايي چون هاليوود به هدفهاي دين ستيزانه خود دست يابند. از سوي ديگر، آنها روحيه جهادي مسلمانان را نشانه رفته اند، زيرا مي دانند اين خيزش جديد با احياي روحيه جهادي همراه بوده است كه از طريق اسلام، شيعه و نهضتهاي بزرگ، خود را نشان مي دهد و در پايان نويد مي دهد كه آينده از آن اسلام و مستضعفان است .»
«ساموئل هانتينگتن،» نظريه پرداز آمريكايي، با ايده هايي چون «رويارويي حتمي تمدنهاي اسلام و غرب»، «ناكار آمدي رسانه، تكنولوژي و دموكراسي در مواجهه اسلام و غرب» و پندار باطل «اسلام مرزهاي خونيني دارد»؛ خط مشي ها و سياستگذاريهاي استراتژيك غرب و در رأس آن آمريكا را تدوين مي نمايد تا درهمراهي «نو محافظه كاران» آمريكايي بتواند از سردمداري و سلطه ليبراليسم در برابر رشد فزاينده اسلام؛ حمايت نموده و زمينه طراحي استراتژيهاي كلان مبارزه فرهنگي را به وجود آورد.
هرچند هانتينگتون بر ناكارآمدي «رسانه، تكنولوژي و دموكراسي» تاكيد مي كند، با اين حال، در مقطع كنوني، حداقل به منظور آزمايش ميزان آمادگي مسلمانان در مواجهه با هجمه هاي فرهنگي غرب، نوع واكنش و مهمتر از همه عقلانيت در مديريت احساسات آشفته ايشان؛ غرب، حركتهاي سياسي- فرهنگي اي را سامان مي دهد كه گاه به توهين به مقدسات اسلامي مي انجامد. در اين راستا، غربيها معمولاً از كاركرد هاي عمليات رواني بر افكارعمومي و نقش رسانه ها و وسايل ارتباط جمعي در بهينه كردن اين كاركرد ها، نهايت استفاده را برده و با طراحي راهبردهاي جنگ رواني و استفاده از رسانه هاي گروهي، افكار عمومي را در اختيار گرفته و منويات خويش را اعمال مي كنند.
دكتر علي اصغر محكي نيز هدف از تكرار هجمه به مقدسات مسلمانان را تفكري سياسي و با هدف سنجش حساسيت و يا تحريك جوامع اسلامي مي خواند و اضافه مي كند: «توهين به مقدسات تجربه تازه اي نيست كه بتوان گفت بر حسب اتفاق رخ داده و آخرين تجربه نيز از نوع خود خواهد بود. اين مسأله هر از چندي بويژه در كشورهايي كه گفته مي شود آزادي رسانه اي به عنوان تئوري غالب كار در آنجا وجود دارد، رخ مي دهد. سازمانهاي رسانه اي كشورهاي بزرگ دنيا بارها بر اين نكته كه بايد حيثيت و مقدسات ساير اديان توسط رسانه هاي جهاني مورد هتك حرمت قرار نگيرد، تأكيد كرده اند، از همين رو نمي توان پذيرفت كه اين گونه مسايل به طور تصادفي و در پوشش آزادي بيان اتفاق مي افتد. پس بايد گفت كه اين مسأله اقدامي برنامه ريزي شده و بر مبناي سناريوي قبلي است.»
سردبير روزنامه همشهري اضافه مي كند: «در كشورهاي توسعه يافته و سرمايه داري، اين مسأله اهميت دارد كه بدانند مسلمانان تا چه اندازه بر روي باورها و مقدسات خود تعصب دارند و بر اساس آن برنامه هاي توسعه طلبانه خود را تنظيم كنند.آنها از اين شيوه براي سلب امنيت رواني كشورهاي اسلامي استفاده مي كنند. و سعي دارند رسانه ها را وادار كنند پيامي را كه آرامش رواني مسلمان را بر هم بزند، طراحي و ارايه كنند و بدين وسيله كشورهاي اسلامي را آزار دهند.»
وي تاكيد مي كند «الزاماً در شرايط جنگي قرار نيست گلوله اي مستقيما شليك شود و به افراد آسيب فيزيكي برساند. در برخي اوقات، رسانه ها به عنوان سازو برگ نظامي وارد ميدان شده و به عنوان ابزاري براي تهديد و تبليغ عمل مي كنند، رسانه ها سعي مي كنند پيام خود را به گونه اي طراحي و پخش كنند تا حداكثر آسيب ذهني و رواني بر روحيه و روان افراد وارد شود، در چنين مواقعي، بايد بين رسانه هاي كشورهاي اسلامي نوعي اتحاد و اتفاق نظر در برخورد با اين مسأله وجود داشته باشد تا اين اتفاق را به عنوان تهديد امنيت رواني مسلمانان و كشورهاي اسلامي تلقي كرده و اگر اين تلقي به وجود آمد، بر روي يك وحدت رويه در برخورد با اين نوع رويدادها، به اجماع و توافق برسند.»
اين مدرس دانشگاه اضافه مي كند :«همان گونه كه غرب از رسانه ها براي آزار و اذيت مسلمانان استفاده مي كند، ما نيزبايد از رسانه هاي موجود كشورهاي اسلامي براي مواجهه منطقي با اين مسأله بهره ببريم و رسانه ها در كنار يكديگر متحد شده و با سياستي واحد عمل كنند. اتحاد رسانه هاي كشورهاي اسلامي مي تواند به وجود آورنده اتفاقهاي بزرگ باشد .در اين فرآيند بايد رسانه هاي مكتوب نخبگان را و رسانه هاي غير مكتوب با توجه به اينكه فراگيري بيشتري بر مخاطبان دارند، مخاطبان ديني را هدف سياستهاي منطقي خود قرار دهند و از حيثيت و حرمت و مقدسات كشورهاي اسلامي دفاع كنند.براي تحقق اين مسأله بايد اجماع و اتفاق نظري ميان گردانندگان و پيام آفرينان رسانه اي كشورهاي اسلامي در مواجهه با اين موضوع وجود داشته باشد، در غير اين صورت سردرگمي و سليقه اي برخورد كردن باعث مي شود تصميمهاي منسجم و استراتژي محكمي نيز اتخاذ نشود. بنابر اين براي مواجهه همه جانبه و قطعي با اين تهديدهاي رسانه اي بايد نوعي الگوي مبارزه و مقاومت براي تمامي رسانه هاي اسلامي تدوين شود و از طريق مباحث اقناعي مورد اتفاق نظر قرار گيرد و مبناي عمل قرار گيرد و رسانه ها نيز خود را موظف به اجراي اين راهبرد ببينند.»
رئيس مركز پژوهشهاي صدا و سيما در همين خصوص اذعان مي كند: «اقدام هماهنگ اردوگاه غرب و جهان سكولار اين است كه مسلمانان را نيز سكولار كرده و از غيرت ديني آنها بكاهند. اهانتها معمولاً در عرف حقوق بين الملل و حقوق بشر حتي با ادعاي آزادي بيان پذيرفته نيست .اين شيوه اي صهيونيستي است؛ آنها در اين گونه مسايل فرهنگي پيشتاز بوده اند و معمولا نسبت به باورهاي ديگر اديان نيز چنين اهانتهايي از سوي آنها شده است. وقتي غيرت مسلمانان نسبت به مقدسات از ميان رفت، بتدريج حساسيت آنها نسبت به اجراي حدود و قوانين ديني و قرآن كمرنگ خواهد شد و به راحتي مي توانند به قوانين ضد ديني تن بدهند.جهان سرمايه داري تنها در صورتي مي تواند بر جهان اسلام سلطه داشته باشد كه طرح دين زدايي به سهولت انجام شود، در غير اين صورت دين به وجود استعمار، ظلم ستيزي و حاكميت بيگانه بر جان و مال مسلمانان رضايت نمي دهد.بنابر اين غرب از اين راه مي كوشد قدرت سياسي و اقتصادي خود را نيز افزايش دهد و منابع اقتصادي مسلمانان و جهان اسلام را نيز به يغما ببرد.
وي اضافه مي كند :«در حال حاضر كه نهضت بيداري اسلامي بار ديگر قدرت گرفته است و بارديگر مسأله احياي معنويت و مقدسات بويژه در جهان اسلام بويژه پس از انقلاب اسلامي مطرح شده است، جريان مبارزه با مقدسات نيز از سوي جهان سرمايه داري و سكولار شدت گرفته است. اروپا از رشد روزافزون اسلام گرايي احساس خطر مي كند و از سويي مي داند كه همچون گذشته نمي تواند فرهنگ غير ديني و ضد ديني را ترويج كند و به منابع دنيا تسلط داشته باشد. »
دكتر صادقي يكي ديگر از علل رويارويي رسانه اي غرب را انتقام از مسلمانان مي داند و اضافه مي كند: «آنها به خوبي مي دانند اسلام ديني عقلاني است، بنابر اين تمامي تلاش خود را به كار بستند تا با اهانت به اسلام، اين دين را غيرعقلاني نشان دهند، آنها چون نمي توانند دفاع عقلاني از دين خود كنند، سعي دارند با تخريب چهره اسلام گرايش به اين دين آسماني را كم تر كنند. از سوي ديگر مخالفتهايي كه با موج نخست اهانتها صورت گرفت و برخي از عوامل تهيه اين كاريكاتورها از سوي مسلمانان تهديد شدند، دشمنان اسلام را بر آن داشت تا تمامي سعي خود را براي انتقام از مسلمانان به كاربندند. »
وي تاكيد مي كند :«آنها دست از لجاجت و دشمني خود با مسلمانان بر نخواهند داشت چون اعلام كرده اند كه اين كاريكاتورها را در موزه هاي خود نگهداري خواهند كرد و درمنابع و كتب مرجع خود به آن استناد مي كنند .»
دكتر صادقي مقابله به مثل رسانه هاي داخلي در اين مسأله را رد مي كند و مي گويد :«چون مقدسات اديان ديگر براي ما محترم است، اهانت به ساير اديان كاري غيرعقلاني است.بايد با اين مسأله برخوردي كاملاً روشنگرانه كرد و حقارت آنها را تبيين نمود و غير منطقي بودن اين روشها را با مباني حقوق بشري سكولار خود آنها ثابت كرد. از سوي ديگر مجامع بين المللي را براي واكنش به اين گونه اقدامات، تحريك كرد و از رسانه ها نيز دعوت نمود تا در برابر بي تفاوتي سازمانهاي بين المللي واكنش نشان دهند.»
فضايلي، مديركل انجمن روزنامه نگاران مسلمان نيزدر همين خصوص مي گويد:«امروز اسلام به عنوان مطرح ترين تفكر و انديشه در صحنه جهاني و به عنوان قوي ترين تفكر و ايدئولوژي كه جهان غرب و باني فكري آن را به چالش كشيده است مطرح است و روز به روز به استحكام اين تفكر و گسترش آن در سراسر دنيا افزوده مي شود و شاهد رشد روزافزون بيداري اسلامي در كشورهاي اسلامي و اقبال رشد پيروان مكاتب ديگر به تفكر و انديشه اسلامي هستيم. رشد و توسعه اي كه براي تفكر اسلامي در جهان به وجود آمده است و چالشهايي كه اين تفكر براي مباني باطل تفكر غربي به وجود آورده است، باعث شده تا دنياي غرب به واكنشها و رفتارهاي انفعالي نسنجيده اي دست بزند تا در صورت امكان قدري خود را از مخمصه اي كه در آن گرفتار شده اند رها كنند، پس يكي از دلايل و انگيزه هايي كه مي توان براي اين اهانتها برشمرد، رفتار واكنشي نسنجيده اي است كه در برابر رشد روزافزون تفكر و گسترش انديشه اسلامي در دنيا شاهديم.»
فضايلي اضافه مي كند :«از سوي ديگر دنياي غرب تلاش مي كند با تحريك عواطف مسلمانان آنها را به رفتارها و واكنشهاي افراط گرايانه وادارد تا در برابر اين اقدامهاي غير اخلاقي، آنها نيز برخي از چارچوبها را ناديده بگيرند و واكنشهايي را نشان دهند تا مجددا دستمايه اي براي بهره برداري سوء عليه اسلام شود.يكي از دلايلي كه مي توان آن را نيز به عنوان احتمال در نظر گرفت اين است كه با اين اهانتها و رفتارهاي غيراخلاقي، مسلمانان را نزد ديگر اديان تخريب كنند و موجب تحقير و كوچك شدن تفكر اصيل و رو به رشد در سراسر دنيا شوند.
اين رفتار نه تنها آسيبي را به انديشه اسلام وارد نخواهد كرد، بلكه موجب مي شود تفكر اسلامي بيش از پيش مورد توجه افكار عمومي دنيا واقع شده و از سوي مسلمانان نيز انگيزه دفاع از اسلام مورد تاكيد قرار گيرد.
رسانه ها و نخبگان جهان اسلام در درجه اول بايد روشنگري كرده و به اهداف و انگيزه هاي پشت پرده آنها براي چنين اقداماتي آگاهي يابند.
دنياي اسلام نيز بايد با تكيه بر مباني محكم تفكر اسلامي همان واكنشي را كه امام در خصوص سلمان رشدي مبني بر مرتد بودن مطرح نمودند، بايد براي چنين افرادي نيز به كار برده شود و بدين وسيله اجازه حرمت شكني به پيامبر اكرم (ص) و مقدسات مسلمانان را ندهند. از طرف ديگر بايد مراقب بود كه مسلمانان نيز به اين رفتار غيراخلاقي دست نزنند و حرمت ديگر اديان را حفظ كنند، زيرا همين امر مي تواند به عنوان تحريك مسلمانان مطرح شود تا ميان اديان و مذاهب اختلاف ايجاد گردد »
در آخرين نمونه مواجهه غرب با اسلام، هنر و رسانه در اسارت خواسته هاي نامشروع و كاملاً سياسي شده اي در آمده است تا از آنها براي ضربه به اسلام و جلوگيري از گسترش آن، استفاده شود. در ترسيم كاريكاتورهاي موهن از پيامبر اكرم (ص) و سپس چاپ آنها در روزنامه هاي دانمارك، از ابرغولهاي رسانه اي براي بمباران افكار عمومي و هدايت آنها به سمت نفرت از اسلام، استفاده گرديد. با انتشار اين تصاوير از سوي رسانه هاي خاص، سعي بر آن بود تا احساسات مسلمانان به شدت جريحه دار شده و زمينه بروز رفتارهاي خشن در برابر عاملان فرعي، از سوي آنان، كاملاً فراهم شود و در نتيجه، به صورت طبيعي، غرب مسيحي در برابر
مسلمانان متحد شده و زمينه عملي شدن انگيزه هاي اصلي توهين به ساحت پيامبر اكرم(ص) كه در مفاهيم نماد كاريكاتورها خود را مي نماياند، فراهم گردد.
«اسماعيل شفيعي سروستاني» محقق و پژوهشگر كشورمان، در بررسي دلايل اين رويكرد از سوي غرب و رسانه هاي غربي، مي گويد: طي سه دهه اخير خيزش بزرگ و نهضتي در جهان اتفاق افتاده است كه به طور مشخص نشان دهنده بازگشت به سوي معنا و معنويت در غرب است .در اين بازگشت مورد گفتگو، طبق گزارشها، آمارها و ارقام سازمانهاي غربي، گرايش به اسلام روند رو به رشدي را نشان مي دهد. چنانكه براساس آنچه اشاره شده است، در اتريش كه تا سال 1975 تنها 21هزار و پانصد مسلمان در آن زندگي مي كردند، امروز بيش از 425 هزار نفرمسلمان به فعاليتهاي ديني و امور مذهبي خود مشغولند. در دانمارك نيزكه با كاريكاتورهاي موهن اش مورد انتقاد جهان اسلام قرار گرفت، در سال گذشته مسيحي و در سال نو «قرآن»، رقم اول تعداد هدايا را به خود اختصاص داده است. در سال گذشته، يك كشيش آلماني با بنزين خودسوزي كرد تا به صاحبان كليسا هشدار دهد كه اسلام تمامي اروپا را تصاحب مي كند. برآورد سازمانهاي نظر سنجي اروپايي مي گويد تا 20 سال آينده جمعيت حداكثري اروپا را مسلمانان تشكيل خواهند داد. همين مسأله كافي است تا عوامل استكباري و صهيونيستي از اين رشد فزاينده احساس خطر كرده و بخواهند پيامبر اكرم (ص) را مورد اهانت قرار دهند.
سردبير نشريه موعود اضافه مي كند:«غرب متوجه شده است كه اين خيزش بزرگ به احياي جرياني مذهبي مي انجامد كه زايش سازمانهاي اجتماعي بر اساس دين را در پي دارد.
طي دو دهه اخير، غرب با ابزار مختلف كوشيده است تا در برابر ظهور جريان اسلام خواهي بايستد و يكي از اين ابزار كاريكاتورها و فيلمهايي است كه در اروپا و آمريكا تهيه و پخش شده است.آنها مي كوشند تا از طريق ترويج خرافه و جادو، جلوه دادن دين و مذهب توسط كمپاني هايي چون هاليوود به هدفهاي دين ستيزانه خود دست يابند. از سوي ديگر، آنها روحيه جهادي مسلمانان را نشانه رفته اند، زيرا مي دانند اين خيزش جديد با احياي روحيه جهادي همراه بوده است كه از طريق اسلام، شيعه و نهضتهاي بزرگ، خود را نشان مي دهد و در پايان نويد مي دهد كه آينده از آن اسلام و مستضعفان است .»
«ساموئل هانتينگتن،» نظريه پرداز آمريكايي، با ايده هايي چون «رويارويي حتمي تمدنهاي اسلام و غرب»، «ناكار آمدي رسانه، تكنولوژي و دموكراسي در مواجهه اسلام و غرب» و پندار باطل «اسلام مرزهاي خونيني دارد»؛ خط مشي ها و سياستگذاريهاي استراتژيك غرب و در رأس آن آمريكا را تدوين مي نمايد تا درهمراهي «نو محافظه كاران» آمريكايي بتواند از سردمداري و سلطه ليبراليسم در برابر رشد فزاينده اسلام؛ حمايت نموده و زمينه طراحي استراتژيهاي كلان مبارزه فرهنگي را به وجود آورد.
هرچند هانتينگتون بر ناكارآمدي «رسانه، تكنولوژي و دموكراسي» تاكيد مي كند، با اين حال، در مقطع كنوني، حداقل به منظور آزمايش ميزان آمادگي مسلمانان در مواجهه با هجمه هاي فرهنگي غرب، نوع واكنش و مهمتر از همه عقلانيت در مديريت احساسات آشفته ايشان؛ غرب، حركتهاي سياسي- فرهنگي اي را سامان مي دهد كه گاه به توهين به مقدسات اسلامي مي انجامد. در اين راستا، غربيها معمولاً از كاركرد هاي عمليات رواني بر افكارعمومي و نقش رسانه ها و وسايل ارتباط جمعي در بهينه كردن اين كاركرد ها، نهايت استفاده را برده و با طراحي راهبردهاي جنگ رواني و استفاده از رسانه هاي گروهي، افكار عمومي را در اختيار گرفته و منويات خويش را اعمال مي كنند.
دكتر علي اصغر محكي نيز هدف از تكرار هجمه به مقدسات مسلمانان را تفكري سياسي و با هدف سنجش حساسيت و يا تحريك جوامع اسلامي مي خواند و اضافه مي كند: «توهين به مقدسات تجربه تازه اي نيست كه بتوان گفت بر حسب اتفاق رخ داده و آخرين تجربه نيز از نوع خود خواهد بود. اين مسأله هر از چندي بويژه در كشورهايي كه گفته مي شود آزادي رسانه اي به عنوان تئوري غالب كار در آنجا وجود دارد، رخ مي دهد. سازمانهاي رسانه اي كشورهاي بزرگ دنيا بارها بر اين نكته كه بايد حيثيت و مقدسات ساير اديان توسط رسانه هاي جهاني مورد هتك حرمت قرار نگيرد، تأكيد كرده اند، از همين رو نمي توان پذيرفت كه اين گونه مسايل به طور تصادفي و در پوشش آزادي بيان اتفاق مي افتد. پس بايد گفت كه اين مسأله اقدامي برنامه ريزي شده و بر مبناي سناريوي قبلي است.»
سردبير روزنامه همشهري اضافه مي كند: «در كشورهاي توسعه يافته و سرمايه داري، اين مسأله اهميت دارد كه بدانند مسلمانان تا چه اندازه بر روي باورها و مقدسات خود تعصب دارند و بر اساس آن برنامه هاي توسعه طلبانه خود را تنظيم كنند.آنها از اين شيوه براي سلب امنيت رواني كشورهاي اسلامي استفاده مي كنند. و سعي دارند رسانه ها را وادار كنند پيامي را كه آرامش رواني مسلمان را بر هم بزند، طراحي و ارايه كنند و بدين وسيله كشورهاي اسلامي را آزار دهند.»
وي تاكيد مي كند «الزاماً در شرايط جنگي قرار نيست گلوله اي مستقيما شليك شود و به افراد آسيب فيزيكي برساند. در برخي اوقات، رسانه ها به عنوان سازو برگ نظامي وارد ميدان شده و به عنوان ابزاري براي تهديد و تبليغ عمل مي كنند، رسانه ها سعي مي كنند پيام خود را به گونه اي طراحي و پخش كنند تا حداكثر آسيب ذهني و رواني بر روحيه و روان افراد وارد شود، در چنين مواقعي، بايد بين رسانه هاي كشورهاي اسلامي نوعي اتحاد و اتفاق نظر در برخورد با اين مسأله وجود داشته باشد تا اين اتفاق را به عنوان تهديد امنيت رواني مسلمانان و كشورهاي اسلامي تلقي كرده و اگر اين تلقي به وجود آمد، بر روي يك وحدت رويه در برخورد با اين نوع رويدادها، به اجماع و توافق برسند.»
اين مدرس دانشگاه اضافه مي كند :«همان گونه كه غرب از رسانه ها براي آزار و اذيت مسلمانان استفاده مي كند، ما نيزبايد از رسانه هاي موجود كشورهاي اسلامي براي مواجهه منطقي با اين مسأله بهره ببريم و رسانه ها در كنار يكديگر متحد شده و با سياستي واحد عمل كنند. اتحاد رسانه هاي كشورهاي اسلامي مي تواند به وجود آورنده اتفاقهاي بزرگ باشد .در اين فرآيند بايد رسانه هاي مكتوب نخبگان را و رسانه هاي غير مكتوب با توجه به اينكه فراگيري بيشتري بر مخاطبان دارند، مخاطبان ديني را هدف سياستهاي منطقي خود قرار دهند و از حيثيت و حرمت و مقدسات كشورهاي اسلامي دفاع كنند.براي تحقق اين مسأله بايد اجماع و اتفاق نظري ميان گردانندگان و پيام آفرينان رسانه اي كشورهاي اسلامي در مواجهه با اين موضوع وجود داشته باشد، در غير اين صورت سردرگمي و سليقه اي برخورد كردن باعث مي شود تصميمهاي منسجم و استراتژي محكمي نيز اتخاذ نشود. بنابر اين براي مواجهه همه جانبه و قطعي با اين تهديدهاي رسانه اي بايد نوعي الگوي مبارزه و مقاومت براي تمامي رسانه هاي اسلامي تدوين شود و از طريق مباحث اقناعي مورد اتفاق نظر قرار گيرد و مبناي عمل قرار گيرد و رسانه ها نيز خود را موظف به اجراي اين راهبرد ببينند.»
رئيس مركز پژوهشهاي صدا و سيما در همين خصوص اذعان مي كند: «اقدام هماهنگ اردوگاه غرب و جهان سكولار اين است كه مسلمانان را نيز سكولار كرده و از غيرت ديني آنها بكاهند. اهانتها معمولاً در عرف حقوق بين الملل و حقوق بشر حتي با ادعاي آزادي بيان پذيرفته نيست .اين شيوه اي صهيونيستي است؛ آنها در اين گونه مسايل فرهنگي پيشتاز بوده اند و معمولا نسبت به باورهاي ديگر اديان نيز چنين اهانتهايي از سوي آنها شده است. وقتي غيرت مسلمانان نسبت به مقدسات از ميان رفت، بتدريج حساسيت آنها نسبت به اجراي حدود و قوانين ديني و قرآن كمرنگ خواهد شد و به راحتي مي توانند به قوانين ضد ديني تن بدهند.جهان سرمايه داري تنها در صورتي مي تواند بر جهان اسلام سلطه داشته باشد كه طرح دين زدايي به سهولت انجام شود، در غير اين صورت دين به وجود استعمار، ظلم ستيزي و حاكميت بيگانه بر جان و مال مسلمانان رضايت نمي دهد.بنابر اين غرب از اين راه مي كوشد قدرت سياسي و اقتصادي خود را نيز افزايش دهد و منابع اقتصادي مسلمانان و جهان اسلام را نيز به يغما ببرد.
وي اضافه مي كند :«در حال حاضر كه نهضت بيداري اسلامي بار ديگر قدرت گرفته است و بارديگر مسأله احياي معنويت و مقدسات بويژه در جهان اسلام بويژه پس از انقلاب اسلامي مطرح شده است، جريان مبارزه با مقدسات نيز از سوي جهان سرمايه داري و سكولار شدت گرفته است. اروپا از رشد روزافزون اسلام گرايي احساس خطر مي كند و از سويي مي داند كه همچون گذشته نمي تواند فرهنگ غير ديني و ضد ديني را ترويج كند و به منابع دنيا تسلط داشته باشد. »
دكتر صادقي يكي ديگر از علل رويارويي رسانه اي غرب را انتقام از مسلمانان مي داند و اضافه مي كند: «آنها به خوبي مي دانند اسلام ديني عقلاني است، بنابر اين تمامي تلاش خود را به كار بستند تا با اهانت به اسلام، اين دين را غيرعقلاني نشان دهند، آنها چون نمي توانند دفاع عقلاني از دين خود كنند، سعي دارند با تخريب چهره اسلام گرايش به اين دين آسماني را كم تر كنند. از سوي ديگر مخالفتهايي كه با موج نخست اهانتها صورت گرفت و برخي از عوامل تهيه اين كاريكاتورها از سوي مسلمانان تهديد شدند، دشمنان اسلام را بر آن داشت تا تمامي سعي خود را براي انتقام از مسلمانان به كاربندند. »
وي تاكيد مي كند :«آنها دست از لجاجت و دشمني خود با مسلمانان بر نخواهند داشت چون اعلام كرده اند كه اين كاريكاتورها را در موزه هاي خود نگهداري خواهند كرد و درمنابع و كتب مرجع خود به آن استناد مي كنند .»
دكتر صادقي مقابله به مثل رسانه هاي داخلي در اين مسأله را رد مي كند و مي گويد :«چون مقدسات اديان ديگر براي ما محترم است، اهانت به ساير اديان كاري غيرعقلاني است.بايد با اين مسأله برخوردي كاملاً روشنگرانه كرد و حقارت آنها را تبيين نمود و غير منطقي بودن اين روشها را با مباني حقوق بشري سكولار خود آنها ثابت كرد. از سوي ديگر مجامع بين المللي را براي واكنش به اين گونه اقدامات، تحريك كرد و از رسانه ها نيز دعوت نمود تا در برابر بي تفاوتي سازمانهاي بين المللي واكنش نشان دهند.»
فضايلي، مديركل انجمن روزنامه نگاران مسلمان نيزدر همين خصوص مي گويد:«امروز اسلام به عنوان مطرح ترين تفكر و انديشه در صحنه جهاني و به عنوان قوي ترين تفكر و ايدئولوژي كه جهان غرب و باني فكري آن را به چالش كشيده است مطرح است و روز به روز به استحكام اين تفكر و گسترش آن در سراسر دنيا افزوده مي شود و شاهد رشد روزافزون بيداري اسلامي در كشورهاي اسلامي و اقبال رشد پيروان مكاتب ديگر به تفكر و انديشه اسلامي هستيم. رشد و توسعه اي كه براي تفكر اسلامي در جهان به وجود آمده است و چالشهايي كه اين تفكر براي مباني باطل تفكر غربي به وجود آورده است، باعث شده تا دنياي غرب به واكنشها و رفتارهاي انفعالي نسنجيده اي دست بزند تا در صورت امكان قدري خود را از مخمصه اي كه در آن گرفتار شده اند رها كنند، پس يكي از دلايل و انگيزه هايي كه مي توان براي اين اهانتها برشمرد، رفتار واكنشي نسنجيده اي است كه در برابر رشد روزافزون تفكر و گسترش انديشه اسلامي در دنيا شاهديم.»
فضايلي اضافه مي كند :«از سوي ديگر دنياي غرب تلاش مي كند با تحريك عواطف مسلمانان آنها را به رفتارها و واكنشهاي افراط گرايانه وادارد تا در برابر اين اقدامهاي غير اخلاقي، آنها نيز برخي از چارچوبها را ناديده بگيرند و واكنشهايي را نشان دهند تا مجددا دستمايه اي براي بهره برداري سوء عليه اسلام شود.يكي از دلايلي كه مي توان آن را نيز به عنوان احتمال در نظر گرفت اين است كه با اين اهانتها و رفتارهاي غيراخلاقي، مسلمانان را نزد ديگر اديان تخريب كنند و موجب تحقير و كوچك شدن تفكر اصيل و رو به رشد در سراسر دنيا شوند.
اين رفتار نه تنها آسيبي را به انديشه اسلام وارد نخواهد كرد، بلكه موجب مي شود تفكر اسلامي بيش از پيش مورد توجه افكار عمومي دنيا واقع شده و از سوي مسلمانان نيز انگيزه دفاع از اسلام مورد تاكيد قرار گيرد.
رسانه ها و نخبگان جهان اسلام در درجه اول بايد روشنگري كرده و به اهداف و انگيزه هاي پشت پرده آنها براي چنين اقداماتي آگاهي يابند.
دنياي اسلام نيز بايد با تكيه بر مباني محكم تفكر اسلامي همان واكنشي را كه امام در خصوص سلمان رشدي مبني بر مرتد بودن مطرح نمودند، بايد براي چنين افرادي نيز به كار برده شود و بدين وسيله اجازه حرمت شكني به پيامبر اكرم (ص) و مقدسات مسلمانان را ندهند. از طرف ديگر بايد مراقب بود كه مسلمانان نيز به اين رفتار غيراخلاقي دست نزنند و حرمت ديگر اديان را حفظ كنند، زيرا همين امر مي تواند به عنوان تحريك مسلمانان مطرح شود تا ميان اديان و مذاهب اختلاف ايجاد گردد »
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}